در ساعت 10 صبح روز دوشنبه 24 مهرماه 57 نیروهای فرماندار نظامی با چند کامیون ارتشی پر از سرباز و نیروهای گارد ویژه با سپر های بزرگ و باطونهای ضد شورش همراه با چند اتوبوس به داخل پالایشگاه آبادان آمدند وما را محاصره کردند . بچه هایی که از قسمتهای دیگر آمده و دور ما جمع شده بودند فاصله گرفتند.
آنها بدستور تیمسار فرمانده ساواک خوزستان عمل میکردند . او با بیسیم دستی در حال دستور دادن به نفرات بود. خودروهای ارتشی برای ایجاد وحشت پر سر و صدا حرکت میکردند طوری که نزدیک بود روی ما بیایند. داشتند عقب جلو میکردند. بعد از آنهم ما را کاملا محاصره کردند . نیروهای ضد شورش با آرایش مخصوص دو لایه دور ما حلقه زدند بعد از اینکه بطور کامل ایجاد ترس و دلهره در دلها کردند خود تیمسار فرمانده ساواک شروع به تهدید و داد و فریاد کرد که پدرتان را در میآورم بر علیه شاهنشاه اعتصاب راه میاندازید و الی آخر.....
آخر همین الان یک دقیقه فرصت میدهم سریع برگردید سرکارتان اگرنه همه را دستگیر میکنم .
لحظه ای بود که داشت اعتصاب میشکست و تقریبا تهدید های تیمسار اثر کرده بود. چند نفری بلند شده و به داخل ساختمان رفتند . دیدیم اگر در لحظه سکوت کنیم همه چیز برباد میرود. چون تعدادی متزلزل شده بودند . چند نفره فریاد کشیدیم ؛نمیریم و میمانیم؛ همین مثل جرقه تیمسار را منفجر کرد و فرمان دستگیری همه را صادر کرد که ریختند و نفرات را دستگیر کرده و هر چند نفر را در یک اتوبوس سوار کردند . در هر اتوبوس بیش از تعداد نفرات دستگیر شده نیروی نظامی بود. که تیمسار فرمان حرکت صادر کرد. یک ستون کامل شده به سمت درب اصلی پالایشگاه و از آنجا به سمت خرمشهر راهی شدیم.
x
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر