نفتگران در انقلاب ٥٧ – پالايشگاه آبادان- قسمت دوم

 دونکته رو لازم بیاد آوری میدونم اول اینکه هیچ کدوم از نفرات تشکیل دهنده اعتصاب پالایشگاه آبادان حزب اللهی نبودند نه تنها در اون مقطع بلکه تا پیروزی قیام هم چیزی به اسم حزب اللهی تو پالایشگاه نداشتیم نفرات تشکیل دهنده بچه های چپ و مجاهدین بودند. با تاکید میگویم هیچ به اصطلاح حزب اللهی نه در هسته اولیه و نه در مراحل بعدی دست اندر کار اعتصاب نبود. بعد از اینکه آبها از آسیاب افتاد ودیگر اعتصاب خطر جانی و دستگیری نداشت برای چیدن میوه سر و کله حضار پیدا شد آنهم در ابعاد کم چون تو پالایشگاه هیچ رگه مذهبی آخوندی بودنی وجود نداشت نکته دوم خواسته های اولیه همگی صنفی بود ولی چون تو اون فضا هر چیزی سیاسی میشد این اعتصابم از همان اول رنگ سیاسی بخود گرفته بود .
بعد از دو ساعت سرو کله رئیس پالایشگاه پیدا شد که از ما درخواست داشت خواسته ها را به او داده تا او برود تکمیل کرده و هفته بعد بیاورد البته با مشاورانش . ما هم تصمیم گرفتیم برگردیم سر کار شنبه بعد دوباره اعتصاب رو از سر بگیریم.

نفتگران در انقلاب بهمن 1357- اعتصاب در امیدیه 9

کمیته اعتصاب پاسخ استدلال هیئت را که میخواست اعتصاب شسکته شود را داد و توضیح داد آنها دنبال تامین فشار پشت کنتور نیستند بلکه پشت شکستن اعتصاب هستند. چون فشار پشت کنتور یعنی پمپاژ نفت وگاز به شیراز.... (جالب اینکه مهندس بازرگان در هیچ یک از مذاکرات شرکت نمیکرد و عمدتا دنبال خاطرات دوران مصدق به جاهای مختلف سر میزد). نتیجه اینکه هیئت با شکست کامل برگشت و اعتصاب یکپارچه ادامه داشت وتا پیروزی انقلاب ادامه یافت و پس از سرنگونی رژیم منحوس پهلوی مجددا واحد های تولید و  تفکیک نفت شروع به کار کرد.
این اعتصابها هرچند به سرنگونی رژیم  پهلوی منجر شد ولی از فردا انقلاب شرکت نفت جولانگاه  دیوان و ددان رژیم خمینی شد. بعد از پیروزی انقلاب رژیم خمینی انتقام خود را از نمایندگان مترقی کارگران شرکت ملی نفت آبادان گرفت و بجز نفرات سرسپرده خودش بقیه اعضای مترقی را دستگیر کرد که مجددا مجبور به آزاد کردن شد ولی در نهایت با شروع جنگ ضد میهنی که کارگران آبادان بعد از مقاومت های زیاد در مقابل نیروهای عراقی مجبور به ترک آبادان شدند و نمایندگان کارگران هم در همین جریان بصورت جنگ زده به شهرهای مختلف نقل مکان کردند و رژیم  هم که دیگر دست خود را باز میدید آنها را در شهرهای مختلف دستگیر کرد. و این پاسخ رژیم به فداکاری ها و از جان گذشتگی های کارکنان شرکت نفت و نمایندگان مقاوم آنها بود.


سفره انقلاب در دهلران؛ دهلران سومین تولیدکننده گاز و نفت ایران است و این وضعیت فرزندان این سرزمین است

سفره انقلاب در دهلران؛ دهلران سومین تولیدکننده گاز و نفت ایران است و این وضعیت فرزندان این سرزمین است

نفتگران در انقلاب ٥٧ – پالايشگاه آبادان- قسمت اول

با توجه به وضعیت موجود اعتراضات کارگری که هر روز بیشتر میشود و عدم پاسخگویی مقامات که بطور واقعی نمیتوانند جوابگوی خواسته های بر حق کارگران باشند و خاطرات جالب و خواندنی سایر دوستان نفتگر در انقلاب 1357 را که در کانال ِ« صدای نفتگران ایران» خواندم تشویق شده و لازم دیدم چند تجربه از اعتصابات سال 57 در پالایشگاه آبادان را بنویسم تا بکارگیری این تجربه کمکی باشد برای کارگران جهت احقاق حقوق حقه شان
هسته اولیه اعتصاب  در پالایشگاه آبادان  را باتفاق چند تن از دوستان و همکاران در اداره کالای پالایشگاه راه انداختیم . در حقیقت این هسته خودش موتوری بود که بعد حول و حوش خودش تکثیر شده و سایرین به آن پیوسته  و اعتصاب را در پالایشگاه راه انداخت.
جمعه شب 6 مهر سال 57 به اتفاق چند تن از دوستان همکار در خانه ما نشستیم وبا تحلیل اینکه الان شرایط برای حرکت کل جامعه آماده شده و نباید دست روی دست بگذاریم و اینکه ما چکاری باید بکنیم به این رسیدیم در این برهه اعتصاب میتونه راهگشا باشه و میتونه کل جنبش رو به جلو پرتاب کنه تنها مشکل هم ترس از عکس العمل ساواک و همه گیر نشدن اعتصاب بود که تصمیم گرفتیم بهر بهایی که شده ولو بقیمت دستگیری همه نفرات در همان ساعت اول اعتصاب رو راه بندازیم. خواسته هایمان را تنظیم کرده و روز شنبه 7 مهرماه در پارکینگ اداره کالا پالایشگاه آبادان نشستیم تعدادمان هم 15 نفر بود. (ادامه مطلب را در کانال صدای نفتگران دنبال کنید)

اعتراض کارکنان نوبت‌کار پالایشگاه آبادان به افزایش ساعت کار به ۱۲ ساعت

بر اساس گزارشات رسیده، کارکنان نوبت کار پالایشگاه آبادان در نامه‌ای به معاون وزیر نفت نسبت به افزایش ساعت کار خود از ۸ به ۱۲ ساعت در روز اعتراض کردند. افزایش ساعت کار با تصمیم مدیرعامل پالایشگاه آبادان صورت می‌گیرد و قرار است از ۱۴ فروردین اجرا شود.

گفته می‌شود، ساعت کار کارکنان نوبت‌کار پالایشگاه آبادان تا دو سال پیش ۱۲ ساعت بود و اعتراضات کارکنان نوبت‌کار به ساعات کار طولانی که به تضعیف روابط خانوادگی، افزایش خطاهای انسانی و به تبع آن بالا رفتن نرخ حوادث، افزایش خستگی مفرط کارکنان و نبود امکانات مناسب رفاهی در حین کار برای آنان منجر شده بود، سبب شد در نهایت مدیریت HSE شرکت ملی پالایش و پخش فرآورده‌های نفتی ایران در اردیبهشت ۱۳۹۵ با ابلاغ دستورالعملی شیفت کاری نوبت‌کاران را از ۱۲ به ۸ ساعت کاهش دهد.

حال مدیرعامل پالایشگاه آبادان با لغو آن مصوبه خواستار افزایش ساعت کار به ۱۲ ساعت است.

معترضان نوشته‌اند اجرای چنین مصوبه‌ای آنهم در آستانه فصل گرما و در حالی که رطوبت آبادان و وجود ریزگردها شرایط کار کارکنان را دشوار می‌کند، جز افزایش خطر برای آسایش و سلامتی آنان و بالارفتن آمار حوادث کار نتیجه‌ای در بر نخواهد داشت.

پالایشگاه آبادان   با تولید روزانه ۱۵ میلیون لیتر بنزین به طور روزانه ۲۳ درصد کل بنزین و ۲۶ درصد بنزین پالایشگاهی ایران را تأمین می‌کند و همچنان بزرگترین پالایشگاه محسوب می‌شود.
فراورده‌های پالایشگاه نفت آبادان

پالایشگاه نفت آبادان یکی از فعالترین پالایشگاه‌های ایران است که با تمام ظرفیت خود در حال حاضر به فعالیت مشغول است. این پالایشگاه در حال حاضر فراورده‌های زیر را تولید می‌کند: گاز مایع، بنزین موتور، نفت سفید، نفت گاز، سوخت جت، نفت کوره، انواع روغن موتور پایه، انواع قیر، انواع حلال‌های نفتی، گوگرد، نفتای (خوراک آروماتیک پتروشیمی بندرامام)، گاز (خوراک 
پتروشیمی آبادان)


یک نمونه دیگر از هدر دادن منابع ملی و تخریب محیط زیست

یک نمونه دیگر از هدر دادن منابع ملی و تخریب محیط زیست
دریاچه ای  از نفت مجاور پروژه نهالکاری بعد از اداره راه مجاور محور مواصلاتی امیدیه ماهشهر

نفتگران در انقلاب ٥٧ - پالايشگاه شيراز ١١

آنزمان دسترسي به اخبار مثل امروز امكان پذير نبود. از زد و بندهاي پشت پرده هم همه بي خبر بودند. آنچه بيش ازهمه مشاهده ميشد قدرت مردم بود كه توانسته بود دستگاه ديكتاتوري را بهم بزند و به عقب نشيني وادار كند. اما هنوز حكومت شاه بر قرار بود و زندانيان سياسي كه باني و مشعلدار اين مبارزه بودند در زندان بودند.
بما اطلاع داده شد كه هيأتي به نمايندگى از طرف مردم به سر پرستي مهندس بازرگان، به پالايشگاه ابادان و بعداً به پالايشگاه شيراز براي راه اندازى ميايند. بچه ها پلاكارد و باندرول تهيه كردند وخواسته ها را كه بيشتر حول محور آزادیها و آزادی زندانيان سياسي بود، نوشتند. بعد هم با دسته هاى گل سوار بر اتوموبيلهاى مخصوص روساي پالايشگاه و سرويسهاي كاركنان كه بيش از ده اتوبوس ميشد به فرودگاه شيراز براي استقبال رفتيم.آنروزها احساس ميكرديم كه به خواسته اصلي يعني آزادی نزديك شده ايم و آینده زيبايي را براي فرزندان ايران در دسترس ميديديم . بعد از ظهر هيات با هليكوپتر قرمز رنگي در فرودگاه شيراز بزمين نشست. براي اولين بار در فرودگاه شيراز نمايندگان منتخب كاركنان پالايشگاه با نمايندگانى از طرف مردم ملاقات ميكردند. اين هيات سه نَفَره عبارت بودند از مهندس بازرگان، دكتر حسيبى و هاشمی رفسنجاني. مهندس بازرگان و دكتر حسيبي از همراهان دكتر محمد مصدق در زمان ملي شدن صنعت نفت بودند و اكثراً انها را ميشناختند و به همین دلیل بچه ها انها را سوار سواريها كردند. به دنبال سواريها اتوبوسها به سمت پالايشگاه حركت كردند، ناگهان سواري اول كه اقاي بازرگان در آن سوار بود ترمز كرد. يكي از بچه هاي شورا پياده شد و بمن گفت اقاي بازرگان گفته ما سه نَفَر بوديم و هر سه بايد با هم باشيم. منهم پياده شدم و توي يكي از اتوبوسها رفسنجاني را پيدا كردم تا پيش مهندس بازرگان ببرم. بين راه به شوخي به رفسنجاني گفتم نكند فردا رييس مجلس شوي و ما را نپذيري؟ او خنديد وگفت رياست به شماها ميبرازد، نه من. بگذريم كه مدتی بعد رفسنجانی رييس مجلس شد و وقتی در رابطه با پاكسازي كاركنان پالايشگاه از طرف شورا در سال 1359 به در مجلس رفتيم ولى او ما را نپذيرفت.

نفتگران در انقلاب بهمن 1357- اعتصاب در امیدیه 8

کمیته اعتصاب از طریق من در جریان ماوقع مذاکرات هیئت با مدیران قرار گرفته و متوجه توطئه شده بود. جلسه بین کمیته اعتصاب و هیئت مذاکره تشکیل شد و رفسنجانی از مشکلاتی که برای پیرزنان در این زمستان ایجاد میشود صحبت کرد و ... در نهایت هم خواست و تعیین تکلیف کرد که نفت داخلی راه بیفتد.
اما کمیته اعتصاب بصورت یکپارچه با این موضوع مخالفت کرد و سوال اساسی پیش روی هیئت مزبور گذاشت که چرا ابتدا با مدیران که هم حلقه به گوش دولت ازهاری و ساواک میانکوه هستند جلسه گذاشته اند و چه قولی به دولت داده اند که آمده اند فشار را روی کارکنان مناطق نفت خیز برای شکستن اعتصاب بگذارند؟ اعضای هیئت دنبال ماستمالی موضوع بودند ولی در نهایت نتوانستند با استدلال هایی که مدیران نفت وگاز امیدیه ومیانکوه یاد انها داده بودند اعتصاب یکپارچه را بشکنند. یکی از استدلالهای هیئت این بود که اگر فشار گاز از روی کنتورهای شهر شیراز بیفتد و تمام کنتورها از دور خارج خواهند شد و خسارت سنگین اقتصادی به آن وارد خواهد شد.