نفتگران در انقلاب 57- پالایشگاه آبادان- قسمت نهم

تکمیل و شکل گیری اعتصاب سراسری
روز بعد دیگر اعتصاب حداقل در پالایشگاه سراسری شده بود و اکثر قسمتها در اعتصاب رفته بودند. محل تجمع هم جلوی وورک شاپ بود. محل غذاخوری کارگران (کانتین) هم در کنار وورک شاپ قرار داشت و بلحاظ صنفی هم کسی در مضیقه نبود.
اعتصاب در این مرحله هنوز سفیده تخم مرغی بود. اساس و سازماندهی درستی نداشت. ما نفرات اداره انبارها تا اینجا همه کاره اعتصاب بودیم. هنوز کمیته ای تشکیل نشده بود و کارها همه خودبخودی بود که میتوانست عوارض منفی برای اعتصاب داشته باشد. کما اینکه دستگاه میخواست از این عدم برنامه ریزی و حالت نا متعادل سوء استفاده کند. جریان به این شکل بود که عصر روز بعد دکتر هوشنگ انصاری که آنموقع رئیس شرکت نفت بود ( معادل وزیر نفت) . چون آنموقع پستی بنام وزیر نفت در دولت نبود و رئیس شرکت نفت چه آنموقع که دکتر اقبال بود و چه جانشینانش مستقیم با خود شاه در ارتباط بوده و به او گزارش کار میدادند به
پالایشگاه آمد. جواب خواسته ها را هم آورده بود. میگفت همه را قبول کردم. از اضافه حقوق تا سایر مزایا. طوری که وقتی میخواند دهانها اکثرا آب افتاده بود و تقریبا تعداد زیادی حاضر به رفتن سر کار شده بودند. محل بلندگو کشی شده بود و صدا در پالایشگاه پخش میشد. که انصاری در آخر صحبتها بعد از کلی تعریف از اینکه نفت شریان حیاتی کشور است و باید جریان داشته باشد تا مردم در زمستان دچار مضیقه نشوند و برآورده کردن تمامی خواسته ها. ما دیدیم که الان است که به اعتصاب پایان داده شود و نهال تازه کاشته شده درجا خشک شود. طبیعی است که در ابتدای هر راهی نفرات نا آگاه زیاد هستند نفراتی که به منافع مشترک صنفی و کارگری خود اشراف ندارند و سریع میشود آنها را فریب داد. اشکالی هم به آنها برنمیگردد که برای دستاوردهای بدست اورده و در حال بدست آوردن آماده مبارزه باشند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر